درخت خرما در نواحي گرمسيري و نيمهگرمسيري، از جمله ايران پرورش مييابد. با اينكه خاستگاه آن را ميانرودان، عربستان و شمال آفريقا ذكر ميكنند ولي بررسيهاي علمي، آن را به گونهاي به نام علمي P.H. Sivestris كه در هندوستان ميرويد نسبت ميدهند. باستان شناسان احداث نخلستانها را به پنج هزار سال پيش نسبت دادهاند زيرا نامي از آن بر لوحههاي گلي ۵۰ سده پيش يافتهاند.
در ايران نخل و خرما از دوران باستان و پيش از هخامنشي كشت ميشده. در ادبيات ساساني از جمله در كتاب بندهشن از نخل ياد شدهاست. منابع چيني از ايران (در زبان ايشان بوسي، تلفظ چيني پارسي) به عنوان سرزمين نخل خرما كه در نزدشان به نام عناب پارسي و عناب هزارساله مشهور بوده، ياد كردهاند. در پايان سده نهم ميلادي، نخل خرما را از ايران به چين برده و در آنجا كشت كردهاند. در ميان كشورهاي اروپايي اسپانيا پيشينه بيشتري در كشت خرما دارد.
محصولات
از برگ و شاخه درخت خرما سبد و زيرانداز تهيه ميكنند. از هسته آن نان و از ميوه خرما شراب و عسل. مردم صحرا هسته درخت خرما را آرد كرده و از آن نان ميپزند يا هسته را بو داده و از آن بهعنوان قهوه استفاده ميكنند زيرا دم كرده آن بسيار مطبوع است يا حتي آن را در آب براي چند روز خيس كرده و بهعنوان غذاي مقوي به شترهاي خود ميدهند.